بیگ بنگ/ ‌نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین وجود کرمچاله‌ها را محتمل می‌داند ولی اینکه واقعا وجود دارند یا نه موضوع دیگری است.
یک «کرمچاله» از بسیاری جهات مانند یک «سیاهچاله» است. هر دوی این اجرام بی‌اندازه چگالند و کشش گرانشی‌ای بسیار نیرومندتر از اجرام هم‌اندازۀ خود دارند. تفاوت بزرگشان این است که از دید نظری، هیچ جرمی پس از گذشتن از افق رویداد یک سیاهچاله دیگر توان بازگشت نخواهد داشت (افق رویداد حدی است که در آن، سرعت گریز از کشش گرانشی سیاهچاله به اندازۀ سرعت نور می‌رسد) اما اگر جرمی وارد یک کرمچاله شود از دید نظری می‌تواند از سمت دیگرش بیرون برود.

پژوهشگران با فرضِ وجود داشتنِ کرمچاله‌ها به بررسی راه‌هایی برای تشخیص یک کرمچاله از یک سیاهچاله پرداختند. محققان بر سیاهچاله‌های کلان جرم که میلیون‌ها تا میلیاردها برابر خورشید دارند، تمرکز کردند. به گفته‌ محققان، اگر برخی سیاهچاله‌های “هسته کهکشان فعال” را ببینیم که اوج چشمگیری در انتشار پرتوهای فرابنفش دارد، می‌تواند به معنای آن باشد که در حقیقت از یک کرمچاله منتشر شده است.

هر چیزی که وارد یک دهانۀ کرمچاله‌ای شود از دهانه‌ی دیگرش بیرون می‌رود. این بدین معناست که ماده‌ای که دارد از یک دهانه‌ی کرمچاله به درون می‌رود، احتمالا می‌تواند با ماده‌ای که دارد همزمان از دهانه‌ی دیگرِِ کرمچاله وارد می‌شود برخورد کند، گونه‌ای رویداد که هرگز برای یک سیاهچاله رخ نمی‌دهد.

هر ماده‌ای که به درون دهانه‌ی یک کرمچاله‌ی کلان جرم وارد شود، به دلیل میدان‌های گرانشی قدرتمند آن با سرعتی بسیار بالا و باورنکردنی پیش خواهد رفت. دانشمندان پیامدهای سرازیر شدن مواد به درون هر دو دهانه‌ی یک کرمچاله را تا جایی که این دهانه‌ها به هم می‌رسند -گلوی کرمچاله- مدلسازی کردند. دستاورد چنین برخوردهایی کره‌هایی از پلاسما است که با سرعتی نزدیک به سرعت نور به بیرون از هر دو دهانه گسترده می‌شوند.