«آسترولوژی»، «اختربینی» یا «طالع‌بینی»؛ این‌ها کلیدواژه‌هایی هستند که حتماً در تبلیغات پیج‌های اینستاگرامی، پیام‌های واتس‌اپی یا کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی دیده‌اید یا شاید پیامک تبلیغاتی آن‌‌ها را هم دریافت کرده باشید. مدعیان که خود را «آسترولوژیست» می‌نامند، ادعا دارند که می‌توانند آینده‌ی افراد را پیشگویی کنند. در این مقاله به بررسی این ادعا می‌پردازیم تا ببینیم آیا می‌شود آینده‌ی شما را با این روش پیشگویی کرد؟
 
در ابتدا تعریفی از اختربینی می‌گوییم؛ اختربینی یا آسترولوژی روشی چندهزارساله است که ادعا می‌کند اجرام کیهانی، از ماه و خورشید گرفته تا سیارات و ستارگان می‌توانند خبر از آینده‌ی ما انسان‌ها بدهند. این موضوع باعث شده که بسیاری از مردم تصور کنند آسترولوژی شاخه‌ای از علم ستاره‌شناسی است؛ در حالی که این‌طور نیست و ارتباطی علمی بین اخترشناسی و اختربینی وجود ندارد. ادعای مدعیان آسترولوژی پیش‌شرط‌هایی دارد؛ اینکه تاریخ و ساعت دقیق تولدتان را بدانید. اختربینی دارای قدمتی طولانی و به درازای چندهزار ساله است و پایه و اساس آن استدلال‌هایی مبتنی بر نظریات باستانی است. البته مشکل بزرگ این روش همین قدمت آن است که باعث شده تنها سیارات عطارد، ناهید، مریخ، مشتری و زحل که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده هستند را شامل شود؛ چرا که در آن زمان هنوز تلسکوپی اختراع نشده بود تا از وجود سیارات کم‌نور منظومه‌ی شمسی و ستارگان کم‌فروغ آسمان خبر داشته باشند. از این رو آسترولوژی تنها اجرام سماوی‌ای را می‌شناسد که با چشم دیده می‌شوند و به همین دلیل، درصد بسیار اندکی از ستارگان موجود در آسمان را شامل می‌شود. این اولین ایراد منتقدان به آسترولوژی است؛ چرا که گویی اورانوس و نپتون، سیارات کوتوله مثل پلوتو، سیارک‌ها و دیگر اجرام موجود در منظومه‌ی شمسی، اثر ماه و خورشید و سیاراتی که نام بردیم را ندارند. همچنین چند صد میلیارد ستاره‌ی دیگری که در کهکشان راه‌شیری وجود دارند و ما با چشم غیرمسلح قادر به دیدن آن‌ها نیستیم، بی‌اثر در آینده‌ی ما هستند و تنها ستارگانی که صور فلکی را می‌سازند داری این اثر خارق‌العاده هستند!
 
البته قدمت این روش از آنجا دارای اهمیت می‌شود که تمدن‌های مختلف تا به امروز در تلاش برای خلق انواع جدیدی از آن بوده‌اند؛ با این وجود چهار نوع اختربینی کلی داریم.

اول «طالع‌بینی» که بر اساس لحظه‌ی تولد فرد و قرارگیری اجرام سماوی در آن لحظه، جنبه‌های مختلف زندگی او را پیشگویی می‌کند.
دوم «اختر‌بینی عمومی» که می‌گوید رویدادهای آسمانی همچون کسوف و خسوف، مقارنه‌ها، پیدایش دنباله‌دارها و وضعیت قرارگیری ماه نسبت به دیگر اجرام آسمانی بر وضعیت زندگی افراد و کل جهان تاثیر می‌گذارد.
سوم «ستاره‌بینی حُکمی» که با بررسی موقعیت اجرام آسمانی مشخص می‌کند که زمان‌هایی خاص برای انجام برخی کارها مناسب است یا خیر.
چهارم هم «ستاره‌بینی مذاکره‌ای» که به سوالات خاصی بر مبنای وضعیت اجرام سماوی در لحظه‌ی پرسش، پاسخ می‌دهد.
 
نکته‌ی حائز اهمیت این است که این روش پیشگویی در تمدن‌های مختلف و حتی مذاهب متفاوت همچون بودایی، یهودیت، مسیحیت و اسلام دارای احکامی متفاوت است که همین موضوع هم از نظر منتقدان یک نقص اساسی است؛ چرا که گویی اجرام سماوی بسته به ملیت یا مذهب افراد نظرات متفاوتی دارند! البته گفتنی است که موارد مشابه بین این انواع هم کم نیستند.
 
اما اگر از ستاره‌شناسان آماتور یا دانشگاهی در مورد آسترولوژی بپرسید، احتمالاً به شما یک پاسخ مشابه می‌دهند؛ «شبه‌علم است و هیچ شواهدی مبنی بر اثر اجرام آسمانی بر روی موجودات و امورات زمینی وجود ندارد.» این پاسخی کوتاه و درست است.

اما ایرادهای اساسی آسترولوژی چیست؟
درگذشته طالع‌بینی بیشتر در دربارهای سلطنتی ممالک مختلف و کوچه‌پس‌کوچه‌ها و بین دختران دم‌بَخت و سالمندان خلاصه می‌شد؛ اما امروزه کافی است در فضای مجازی یا موتورهای جستجو، آسترولوژی یا طالع‌بینی را جستجو کنید تا دو زیر بغل سایت و پیج و کانال و گروه مرتبط با آن‌را پیش‌روی شما بگذارد. افرادی صاحبان این رسانه‌ها هستند که می‌توانند بدون هیچ محدودیتی در امورات زندگی شما وارد شوند و برای شما نسخه بپیچند؛ از وضعیت معیشتی شما گرفته تا امورات زناشویی و پا کردن در کفش پزشکان و روان‌شناسان. اصلاً گویی مهم نیست که مشکل شما چیست؛ آن‌ها کلید مشکل‌گشای تمام مشکلات شما هستند! جالب‌تر اینکه در سال‌های اخیر، دخل و تصرف‌های بسیاری در طالع‌بینی سنتی (که آن‌هم شبه‌علم است) کرده‌اند و واژه‌ها و عباراتی علمی همچون سیگنال، فرکانس، چارت و … به کار خود اضافه کرده‌اند یا نام دانشمندانی همچون «ابن‌سینا» و «نیکلا تسلا» را درنوردیده‌اند تا اعتباری کاذب به کارشان دهند؛ برخی دیگر هم از جنبه‌‌های جذاب سرگرمی وارد شده‌اند؛ از ورق‌های پاسور گرفته تا سنگ‌های قیمتی و حتی دانه‌های حبوبات را ابزار کارشان کرده‌اند.

چرا برخی آسترولوژی را باور می‌کنند؟
این یک موضوع کاملاً روانشناسی است؛ همه‌ی ما در زندگی خود شکست‌های عاطفی، مالی یا هر نوع دیگرش را تجربه می‌کنیم و تلاش می‌کنیم تا در زندگی‌مان دیگر آن شکست‌ها تکرار نشوند. از دیدگاه روان‌شناسی انسان‌ها اغلب بر اساس دو روش، به دنبال دلایل شکست‌هایشان می‌روند. افراد شکست‌خورده در فعالیت‌های اقتصادی مثل سرمایه‌گذاری‌ها را تصور کنید؛ برخی به کارشناسان امور مالی و اقتصادی مراجعه می‌کنند و در زمینه‌ی موردنظر مطالعه می‌کنند و با بیشتر کردن دانش خود از بروز شکست مجدد جلوگیری می‌کنند و ریسک سرمایه‌گذاری آینده‌ی خود را به حداقل می‌رسانند. اما برخی دیگر به سمت مسائل ماورالطبیعه می‌روند و می‌خواهند تا با روش‌های اختربینی جلوی بروز شکست را بگیرند؛ شاهد این گفته کارگاه‌های متعدد تاثیر آسترولوژی در معاملات رمزارزهاست که این روزها کارشان سکه شده است؛ یا پیش از هر دوره‌ی انتخابات در کشورهای مختلف، مشاوره‌های اختربینی در بین کاندیداها پُرطرفدار می‌شود!
 
روان‌شناسان می‌گویند که ذهن برخی از انسان‌ها تحلیل‌گر است و این دسته از افراد به‌دنبال دلایل علمی و محیطی مسائل می‌روند. در مقابل ذهن گروه دیگر، دارای توانایی تحلیلی کمتری است و تمایل دارند تا تقصیر شکست‌هایشان را به گردن زمین و زمان و آسمان بیاندازند. این افراد بیشتر به سراغ ماورالطبیعه می‌روند. سال‌ها پیش بررسی جامعی درباره‌ی این افراد انجام گرفته که نشان می‌دهد این افراد تمایل بیشتری به پذیرش مسائل مبهم دارند تا مسائل حقیقی. «اثر بارنوم» به همین موضوع اشاره دارد. فردی که از نزد یک آسترولوژیست برمی‌گردد، به‌شکلی هیجان‌زده اذعان می‌کند که آسترولوژیست توانسته حقایقی از زندگی او را بازگو کند؛ بی‌خبر از آن‌جا که او اکنون یک فریب‌خورده است؛ چطور؟ اینجا می‌گوییم؛

فرد آسترولوژیست  از یک پدیده‌ی روان‌شناختی استفاده می‌کند و خصوصیات شخصیتی کلی‌ای را برای شخص مراجعه‌کننده توصیف می‌کند؛ به‌شکلی که گویی مختص آن فرد است. اما این خصوصیات، مبهم و در حقیقت برای طیف وسیعی از مردم جامعه صادق هستند. اثر بارنوم توضیحاتی جزئی برای پذیرش وسیعی از باورهای غیرواقعی مانند طالع‌بینی، پیشگویی، فال‌بینی و هاله‌بینی و در کل آزمون‌های شخصیتی است. خصوصیات توصیف شده توسط آسترولوژیست به‌شکلی فریب‌کارانه به‌عنوان حقیقتی خاص برای افراد گفته می‌شود تا زمینه‌ی پذیرش دیگر مسائل را برای مراجعه‌کننده هموارتر کند و این‌طور می‌شود که مراجعه‌کننده گفته‌های آسترولوژیست را موضوعی شخصی و مختص خود می‌پندارد و فریب او را می‌خورد.

داشتن ذهنی تحلیلگر که کمتر به ماورالطبیعه اهمیت دهد، دارای سه توانایی و ویژگی اساسی است؛
– حل مساله
– یادگیری از گذشته
– استدلال و برنامه‌ریزی
در عین حال که این سه مولفه می‌توانند ذاتی باشند، اما از طرفی می‌توانند اکتسابی هم باشند و اگر فردی به ماورالطبیعه معتقد باشد نیز می‌تواند خود را با کسب این توانایی‌ها از تاریکی به روشنایی حقیقتِ جهان وارد کند.
 
در انتها باید تکلیف آسترولوژی را برای خودمان روشن کنیم؛ آیا علمی است یا خرافی؟ اگر به آسترولوژی به‌عنوان یک سرگرمی نگاه کنیم، شاید بد نباشد به‌شرطی که به باورمان تبدیل نشود، دقایقی ما را سرگرم کند. اما اگر اختربینی را به‌عنوان یک علم نگاه کنیم، آنگاه باید در مقابل تمام دانشمندان، فلاسفه و منتقدان تحصیل‌کرده‌ی آن قرار بگیریم؛ هرچند بعید است که رَمالان و طالع‌بین‌ها تفکر انتقادی در خصوص کار خود را قبول داشته باشند. از طرفی دیگر این روش پیشگویی، روشی چندهزارساله و مربوط به تمدن‌های باستانی است و عجیب است که هنوز عده‌ای هستند که امورات زندگی خود را با استدلال‌های چندهزار سال پیش می‌گذرانند و پذیرفته‌اند که سیارات و ستارگان و ماه و خورشید و به‌قول خودشان کائنات، اثر و قدرتی ماورایی در زندگی ما دارند. با همه‌ی این‌ها، عمیقاً قابل تامل است که در اطراف ما هستند انسان‌هایی که از دیدگاه آن‌ها اختربینی بیش از اخترشناسی دارای مبنای حقیقی و علمی است!
 
در یک کلام، آسترولوژی ربطی به ستاره‌شناسی آماتوری و دانشگاهی ندارد و یک شبه‌علم و خرافه است.