سیاهچالهها در کهکشانهای کوتوله معمولا جلوی ستارهزایی را میگیرند، ولی اکنون یکی دیده شده که با افشاندن فوارهی غولپیکری از گازهای یونیده، فرآیندهای ستارهزایی را در یک ابرِ از پیش چگال به پا کرده.
بریدهای از منطقهی مرکزی کهکشان کوتوله ی ستارهفشان هنایز ۲-۱۰ برونریزی، یا پلی از گاز داغ را نشان میدهد که ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان را به یک منطقهی ستارهزایی پیوند میدهد.
دادههای هابل از سرعتِ این برونریزی و نیز از سنِ این ستارگان جوان نشان دهندهی یک پیوندِ علّی میان این دو است.
چند میلیون سال پیش، این فوارهی گاز داغ به ابرِ چگالِ یک پرورشگاه ستارهای برخورد کرده و پخش شد، مانند آبِ بیرون زده از یک شلنگ که با تپهای از خاک برخورد میکند. اکنون خوشههایی از ستارگان جوان دارند عمود بر این برونریزی ساخته میشوند که مسیرِ این پخش شدگی را نشان میدهد.
سیاهچالهای در مرکز یک کهکشان کوتوله با افشاندنِ فوارههایی از گاز به بلندی صدها سال نوری ستارگانی تازه پدید آورده است.
اخترشناسان در گذشته ابرسیاهچالههایی (سیاهچالههای کلانجرمی) را که مناطق ستارهزایی پدید میآورند دیده بودند، ولی تاکنون پنداشته میشد سیاهچالههای درون کهکشانهای کوتوله، که دربردارندهی یک میلیارد ستاره یا کمتر هستند، جلوی فرآیندهای ستارهزایی را میگیرند.
زاخاری شوته و همکارانش از دانشگاه ایالتی مونتانا سیاهچالهی [به جرم یک میلیون برابر خورشید] درون یک کهکشان کوتوله به نام “هنایز ۲-۱۰” (هن ۲-۱۰) را دیدهاند که فوارههایی از گاز یونیده به بلندی حدود ۵۰۰ سال نوری میافشاند و از مرکز کهکشان تا ابری از گاز در لبهی کهکشان، جایی که ستارگان تازه دارند ساخته میشوند کشیده شده.
[اخترشناسان میگویند چند میلیون سال پیش، این فوارهی گاز داغ به این ابرِ چگالِ برخورد کرده و پخش شد، مانند آبِ بیرون زده از یک شلنگ که با تپهای از خاک برخورد میکند. اکنون خوشههایی از ستارگان جوان دارند عمود بر این برونریزی ساخته میشوند که مسیرِ این پخش شدگی را نشان میدهد.]
شوته و گروهش از تلسکوپ فضایی هابل برای رصد و طیفسنجی این کهکشان کوتوله که با فاصلهی حدود ۳۴ میلیون سال نوری از زمین، در صورت فلکی جنوبی فطبنما دیده میشود پرداختند.
اخترشناسان به کهکشان های کوتولهای مانند هن ۲-۱۰ علاقمندند زیرا آنها میتوانند همانند کهکشانهایی باشند که اندک زمانی پس از سپیدهدم کیهان پدید آمده بودند. اگر قانونهای فرمانروا بر فرگشتِ کهکشانها تغییر نکرده باشد، بررسیِ این که ابرسیاهچالهها چگونه میتوانند در کهکشانهای کوتوله باعثِ به راه افتادنِ فرآیند ستارهزایی شوند به نوبهی خود میتواند نیمنگاهی به این باشد که کهکشانهای جوان در روزگار آغازین کیهان چگونه بخشی از ستارگان خود را میساختند و کهکشانهایی مانند راه شیری چگونه فرگشت خود را آغاز کردند.
شوته میگوید: «هر زمان که برهمکنشهایی تازه میان [سیاهچالهها] و کهکشانهای میزبانشان، به ویژه در کهکشانهای کوتولهای مانند این میبینیم، از راههای ممکن برای ساخته شدن ستارگان و چگونگی رشد کهکشانها در کیهان آغازین برایمان میگویند.»
کهکشانهای کوتوله معمولا دارای یک سیاهچاله یا [پسماندِ] ابرنواختر در مرکز خود هستند، ولی آنها به اندازهای کمنورند که به سختی میتوان گفت کدام یک از اینها را دارند. ولی روش پُروضوحی که شوته و همکارانش برای هنایز ۲-۱۰ به کار بردند به شواهدی نیرومند از وجود یک سیاهچاله انجامید که میتواند یک نقشهی راه برای تصویربرداری از دیگر کهکشانهای کوتوله برای ما فراهم میکند.
یوانا پیوتروفسکا از دانشگاه کمبریج میگوید: «این یک پیشرفت واقعی است زیرا به ما امکان میدهد تا با اطمینان بگوییم این یک چشمه [سیاهچاله] است نه یک [پمامد] ابرنواختر.»«این گامی بزرگ در این چیستان است.»
یافتههای این دانشمندان در نشریهی نیچر منتشر شده است.
منبع: 1star7sky.com