قرار است درباره مجله نیچر و مقاله و علم و زکریا حرف بزنیم، از آن حرف‌هایی که آخرش لبخند بر لب می‌نشاند و خوشحالی از آدمی به آدم دیگر منتقل می‌شود. از ساخت و ساز و تولید اولین‌ها، از دانش‌آموزان و سربلندی ایران.

قرار است از چاپ مقاله‌ای در مجله نیچر بگوییم و ادعای یکه‌تازی ایران را کنیم، آخر پای «زکریا دستوم» وسط است و نام کشوری که آوازه‌اش سراسر تاریخ طنین‌انداز بوده و هست.

قرار است از «نانوبیوکامپوزیت مغناطیسی» و همت دانش‌آموزی در پایه یازدهم و درخشیدن نام ایران بگوییم، آری قرار است بگوییم دانش‌آموزی در خطه تویسرکان کاری کرده کارستان و به تولیدی دست زده آنچنانی بعد هم مقاله علمی‌اش در مجله معتبر نیچر چاپ شده و هزار و یک تعریف و تمجید آن ور آبی‌ها را برانگیخته است.

قرار است بگوییم زکریای نوجوان جزو اولین دانش‌‌آموزان ایرانی است که در مجله نیچر حرف برای گفتن داشته و با وجود کسب این موفقیت و ساخت نانوبیوکامپوزیت مغناطیسی هنوز هم دست بردار نیست و سودای مقالات بیشتری را در سر می‌پروراند.

از ساخت تا چاپ مقاله در مجله نیچر

سکان گفت‌وگو را به دست خانم بختیاری از مدیران آموزش و پرورش و همین طور مادر زکریای نوجوان می‌سپاریم تا او هم کلامش را پیوند دهد به چند و چون ساخت «نانوبیوکامپوزیت مغناطیسی» و چاپ مقاله این طرح به واسطه فرزند برومندش در مجله بین‌المللی و معتبر نیچر.

اکرم بختیاری از روزمرگی‌ها و تلاش‌های بدون وقفه زکریا سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: «زکریا از بچگی زمینه کندوکاو داشت و برای اولین بار کلاس دوم ابتدایی بود که در طرح جابر شرکت کرد، در مجموع به پژوهش علاقمند بود و هر کاری را با تحقیق و پژوهش جلو می‌برد تا اینکه سال گذشته با علاقه و زمینه‌ای که داشت در پژوهش‌سرای آموزش و پرورش مشغول شد، حضور زکریا در این مجموعه کمک کرد هدفمند پیش برود.

حتی می‌توان گفت ورودش به پژوهش‌سرا جرقه‌ای شد تا در حوزه نانو اقداماتی داشته باشد و طرحی پیاده‌سازی کند، البته که این طرح بارها به بن‌بست رسید اما زکریا تحقیق و پژوهش را از سر گرفت و کم نیاورد، به هیچ وجه هرگز برای رسیدن به هدفش از پا نیفتاد و خسته نشد و این نشان از پشتکارش داشت.

در حین این تلاش ۱۸ ماهه منزل ما آزمایشگاه شده بود و زکریا هم دم به دقیقه مشغول آزمایش بود، این داستان روزمرگی منزل ما بود تا حصول نتیجه، اگرچه آقای محمد کزازی معلم راهنمای زکریا هم همراه و راهنمای خیلی خوبی بود به اضافه خانواده که همراهی و پشتیبانی را مد نظر داشتیم.

به طور مثال هزینه مواد و شرایط لازم را پدرش تهیه می‌کرد و در راه رسیدن به هدف از چیزی دریغ نمی‌کرد، پیگیری‌های لازم و دوندگی‌ها هم به عهده بنده بود، در واقع پا به پای پسرمان هم‌قدم شدیم تا موفق شد و کار به نتیجه رسید.

خانوادگی در کنار زکریا بودیم تا لحظه شنیدن خبر خوش که حتما می‌دانید اصلا وصف‌شدنی نیست، در یک لحظه تمام تلاش‌های شبانه‌روزی زکریا و همراهی‌های ما به نتیجه رسیده بود و منِ مادر که فرزندش تا این حد موفق شده در پوست خودم نمی‌گنجیدم.

از شدت خوشحالی باورم نمی‌شد، انتظار موفقیت نسبت به تلاش‌های زکریا دور از ذهن نبود اما انتشار مقاله‌اش در مجله معتبر نیچر مایه خوشحالی بی حد و حصر بود.

بالاخره زکریا یک دانش‌آموز پایه یازدهم هست و این یعنی ابتدای راه، اما به یاری خدا و پشتکار مثال زدنی‌اش قدم اول را به نحو احسن برداشت و مایه افتخار خانواده و مدرسه شد.

در آخر هم باید از معلمان سخت‌کوش، دانش‌آموزان هوشیار و خدمات پژوهش‌سرا تشکر کنم و امیدوارم هر روز به تعداد این دانش‌آموزان موفق افزوده شود، دانش‌آموزانی که بناست برای ایران روز به روز بیشتر از قبل افتخار آفرینی کنند.»

زکریا، خالق نانوبیوکامپوزیت مغناطیسی

حالا نوبتی هم باشد نوبت زکریای نوجوان است که پای گپ‌وگفت با او بنشینیم و از کم و کیف ساخت «نانوبیوکامپوزیت مغناطیسی به عنوان جاذب متیلن بلو در محلول‌های آبی» بپرسیم، زکریایی که روزها را به شب‌هایش چسبانده و کاری کرده کارستان.

ابتدای کلام «زکریا دستوم» توضیحاتی است از زیر و بم طرح و شرایط اجرا و کاربرد این ایده، او با جزییات بیشتری می‌گوید: «تمام سعی‌ام را به کار بستم در این طرح یک جاذب رنگ یا جاذب هر نوع آلاینده در سطوح صنعتی بسازم که به جای استفاده از فیلتراسیون از پودرها استفاده کنم بنابراین در این ترکیب از نانوکامپوزیت‌ها بهره گرفتم.

مواد اولیه کامپوزیت‌ را با توجه به امکاناتی که داشتم به کمک پژوهش‌سرای میررضی فراهم کردم و کامپوزیت را سنتز و در قدم بعدی به کمک آنالیزها خواص آن را اثبات کردم.

این طرح در مقیاس نانو پیاده‌سازی شده و خواص جذب رنگ دارد و می‌تواند آلاینده‌ها در سطح صنعتی را جذب کند مانند پساب رنگ ناشی از صنایع غذایی و یا دارویی.

البته این طرح اولین بار در کشور با این ویژگی‌ها و با این فرمولاسیون طراحی شده و ناگفته نماند که این تولید از نظر هزینه‌ هم مقرون به صرفه است و با هزینه کمتری به نتیجه می‌رسد.

بعد از آزمون و خطاهای فراوان و حصول نتیجه، مقاله این طرح در مجله معتبر نیچر به چاپ رسید و این یعنی گام دوم، گام‌های بعدی هم احتمالا  تولید محصول در مقیاس صنعتی است.

در این راه کمک معلم راهنما و حمایت‌های خانواده پشتیبانم بوده و قدم‌هایم را استوارتر کرده برای موفقیت تا جایی که طبق بررسی‌هایی که انجام دادم، متوجه شدم من تنها دانش‌آموز ایرانی هستم که مقاله علمی در مجله نیچر به چاپ رسانده و از این بابت از پژوهش‌سرای میررضی، کارشناس نانو و مدیریت این پژوهش‌سرا تشکر می‌کنم.

قطعا چاپ مقاله در این مجله گام بزرگی است، ضمنا بعد از انتشار مقاله هم چند پیشنهاد برای ارائه و کنفرانس طرح در کشورهای مختلفی داشتم. به نظرم گام‌های بعدی که در فکر دارم تلاش برای ابداع طرح‌های جدید و کاربردی‌تر است و حتما حتما چاپ مقالات متعدد دیگر در مجله نیچر.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *