مجله ایلیاد/ اخیراً مغز گونه‌ی انسانی به نام «هومو نالدی» مورد کاوش قرار گرفته است و این ایده مطرح شده است که نئاندرتال‌ها خیلی قبل‌تر از چیزی که تصور می‌شد به آمریکای شمالی رسیده‌اند. همچنین در ماه‌های اخیر نشانه‌هایی از دی‌ان‌ای دنیسووان‌ها در لایه‌های گلی سیبری پیدا شده، ولی استخوان این گونه در آنجا کشف نشده است.
به همین دلیل شناخت انسان‌تباران با پیچیدگی‌هایی بیشتر از گذشته مواجه شده است. در زیر اطلاعاتی کلی در مورد گونه‌های انسانی مختلف آورده شده است که می‌تواند در درک زندگی اجداد انسان‌های مُدرن، اهمیت بالایی داشته باشد.

هومو هابیلیس‌ها
این گونه در سال ۱۹۶۰ میلادی کشف شده است و نامگذاری آن‌ها در سال ۱۹۶۴ انجام شده است. این گونه حدود ۲ میلیون سال پیش در آفریقا ظهور پیدا کردند و حدود ۱.۵ میلیون سال پیش منقرض شدند. در اواسط قرن بیستم میلادی محققین تصور می‌کردند که انسان‌ها در آفریقا از اجداد میمون‌تبارانی که «استرالوپیت» نامیده می‌شدند، تکامل یافته‌اند. در سال ۱۹۶۰ محققین در تانزانیا فسیلی را پیدا کردند که بین استرالوپیت و انسان قرار داشت و آن‌را «هومو هابیلیس» نام نهادند و به این ترتیب آن‌را به‌عنوان اولین گونه‌ی انسانی در نظر گرفتند. محققین دریافتند که رفتارهای هومو هابیلیس‌ها نیز بیشتر مشابه انسان‌ها بوده است و از ابزار سنگی استفاده می‌کرده‌اند که استرالوپیت‌ها استفاده نمی‌کردند. البته یافته‌ها در مورد این گونه‌ی انسانی هنوز هم با شک و تردید همراه هستند.

هومو ارکتوس‌ها
این گونه در سال ۱۸۹۱ کشف و نامگذاری شده است. هومو ارکتوس‌ها نیز حدود ۲ میلیون سال پیش در آفریقا ظهور پیدا کرده‌اند و به سرعت در اوراسیا پخش شده‌اند. تاریخ انقراض آن‌ها با شک و تردید همراه است، ولی جدیدترین تخمین‌ها نشان می‌دهد که این گونه‌ی انسانی تا ۱۴۳،۰۰۰ سال پیش نیز وجود داشته است. شکی وجود ندارد که هومو ارکتوس‌ها مانند انسان رفتار می‌کرده‌اند. این گونه دارای پاهای بلندی بوده که می‌توانسته مسافت‌های طولانی را طی کند و به این ترتیب اولین گونه‌ای بوده که تا مسیرهای طولانی مهاجرت کرده است. احتمالاً هومو ارکتوس‌ها اولین انسان‌تبارانی بوده‌اند که توانسته‌اند آتش را کنترل کنند و غذا بپزند. به همین دلایل تغذیه‌ی این گونه‌ی انسانی بهتر شده و مغز آن‌ها بزرگ‌تر شده و توانسته‌اند رفتارهای پیچیده‌تر را آموزش ببینند.
 
نئاندرتال‌ها
این گونه در سال ۱۸۲۹ برای اولین بار کشف شد، ولی تا سال ۱۸۶۵ برای آن‌ها نام انتخاب نشده بود. تاریخ ظهور آن‌ها به حدود ۲۰۰،۰۰۰ سال پیش در اوراسیا برمی‌گردد. این گونه مشهورترین گونه‌ی انسانی منقرض شده است و اولین گونه‌ای است که توسط دانشمندان حدود ۲۰۰ سال پیش، قبل از اینکه داروین نظریه‌ی تکامل خود را مطرح کند، کشف شده است. شناخته شده بودن نئاندرتال‌ها به این دلیل است که استخوان‌های آن‌ها در کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی کشف شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. نئاندرتال‌ها معمولاً عموزاده‌های انسان‌های مدرن که نوادگان «هومو ساپین‌ها» هستند، محسوب می‌شوند. به نظر می‌رسد اجداد هر دوی این گونه‌ها یکی بوده است و برخی از محققین اجداد آن‌ها را «هومو هیدلبرجنسیس» می‌نامند که خود این گونه نیز نواده‌ی هومو ارکتوس‌ها محسوب می‌شود. اینکه دقیقاً چه زمانی هومو ساپین‌ها و نئاندرتال‌ها از یکدیگر منشعب شده‌اند مشخص نیست، ولی برخی از تحقیقات جدید نشان داده‌اند که انشعاب این دو گونه حدود ۱ میلیون سال پیش رخ داده است.
نئاندرتال‌ها ابزار سنگی و استخوانی پیچیده‌ای ساخته‌اند. تحقیقات جدید نشان داده است که نئاندرتال‌ها حتی خصوصیات شیمیایی مواد معدنی اطراف خود را نیز می‌دانسته‌اند و می‌توانسته‌اند خودشان آتش بیفروزند. آن‌ها درمان خود را نیز آموخته بودند و هنر نیز نزد آن‌ها اهمیت بالایی داشته است.

دنیسووان‌ها
این گونه در سال ۲۰۱۰ شناسایی شده است. هنوز معلوم نیست در چه زمانی و کجا ظهور یافته‌اند، ولی حدسیات دانشمندان بر این است که دنیسووان‌ها بین ۲۰۰ هزار تا ۵۰ هزار سال پیش در شرق آسیا زندگی می‌کرده‌اند. گونه‌های انسانی دیگر از نظر دانشمندان منقرض شده‌ی قطعی محسوب می‌شوند، زیرا استخوان‌هایی که از آن‌ها به‌دست آمده با استخوان‌های انسان‌های کنونی روی زمین متفاوت هستند، ولی دنیسووان‌ها از این نظر متفاوت هستند و دانشمندان در مورد اسکلت این گونه اطلاعات زیادی ندارند و شناسایی آن‌ها تنها در آزمایشگاه‌های ژنتیک انجام شده است. داده‌های ژنتیکی نشان داده است که دنیسووان‌ها با نئاندرتال‌ها حدود ۷۶۵ هزار سال پیش اجداد مشترک داشته‌اند.

هومو فلورسینسیس‌ها (هابیت‌ها)
این گونه در سال ۲۰۰۳ کشف شده است و در جزایر اندونزی حدود ‍۱۰۰ هزار تا ۵۰ هزار سال پیش زندگی می‌کرده است. به نظر می‌رسد اجداد این گونه حدود ۷۰۰ هزار سال پیش نیز در همین جزایر زندگی می‌کرده است. این گونه مخلوط عجیبی از خصوصیات گونه‌های مختلف را در خود دارد. هابیت‌ها تنه‌ی کوتاهی داشته‌اند، ولی در عین حال دارای پاهای بلندی بوده‌اند و مغز کوچکی نیز داشته‌اند. هنوز اطلاعات محققین در مورد این گونه و ارتباط آن با دیگر گونه‌ها در درخت تکاملی انسان مشخص نیست.

هومو نالدی‌ها
این گونه در سال ۲۰۱۳ کشف شده است و به نظر می‌رسد بین ۳۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار سال پیش در آفریقای جنوبی می‌زیسته است. هومو نالدی‌ها نیز مخلوطی از خصوصیات دیگر گونه‌ها را در خود دارند. برخی از اجزای بدن آن‌ها تفاوتی با بدن انسان‌های کنونی نداشته است، ولی برخی از اندام‌ها نیز بیشتر به میمون‌ها شباهت داشته است. مغز آن‌ها کمی از شامپانزه بزرگ‌تر بوده، ولی توانایی انجام کارهای پیچیده مشابه انسان‌ها را داشته است و حتی به نظر می‌رسد این گونه مُرده‌های خود را در دالان‌های سنگی مدفون می‌کرده است.

هومو ساپین‌ها
این گونه در سال ۱۷۵۸ شناسایی شده است و به نظر می‌رسد حدود ۲۰۰ هزار سال پیش در آفریقا زندگی می‌کرده است و حدود ۱۰۰ هزار سال پیش از آفریقا به مکان‌های دیگر مهاجرت کرده است. از نظر تکنولوژی‌های مورد استفاده و همچنین پیچیدگی‌های هنری هیچکدام از گونه‌های انسان‌تباران به هومو ساپین‌ها نمی‌رسند. به نظر می‌رسد از نظر فیزیکی این گونه‌ی انسانی که اجداد انسان‌های مُدرن محسوب می‌شود تفاوت زیادی با نئاندرتال‌ها نداشته است و حتی بین این دو گونه زاد و ولد نیز صورت می‌گرفته است. پرسش اصلی اینجا است که چرا گونه‌های انسانی دیگر طی چند هزار سال همگی منقرض می‌شد‌ه‌اند، ولی گونه‌ی اخیر که انسان‌های مدرن را شامل می‌شود هنوز بر روی زمین حکمرانی می‌کنند.